چکیده
فناوری اطلاعات (IT) یکی از مهمترین بخش های سرمایه گذاری های قابل توجه سازمان است که منجر به برانگیختگی عملکرد کلی کسب و کار می شود. یک چالش مهم برای سیستم های اطلاعاتی (IS) این است که استراتژی فناوری اطلاعات را با استراتژی تجاری همتراز کند (لافتمن، ۲۰۱۲). در طول سال ها، هم در روش و هم در یافته های گسترده تحقیق، همبستگی بین این دو عامل تایید شده است و تأثیر قابل توجهی بر عملکرد سازمانی نشان داده است (گرو، تاتچر و گروور، ۲۰۱۲؛ کیرنس و سابهروال، ۲۰۰۶، رینولدز و یتون، ۲۰۱۵). برنامه ریزی فناوری اطلاعات و اهمیت آن برای مدت طولانی شناخته شده است، اما ادبیات پیش از این بر برنامه ریزی برای پروژه های فردی فناوری اطلاعات و پرتفولیوهای توسعه ای تمرکز کرده است (کیرنس و سابروال، ۲۰۰۶). همانطور که سهم فناوری اطلاعات در سازمانها برای ناحیه استراتژیک پیشرفت کرده است، اهداف IT نیز از برنامه ریزی پروژه فناوری اطلاعات تا شکل دادن و پشتیبانی از استراتژی فناوری اطلاعات سازمان، گسترش یافته است.
یک معیار مهم با استفاده از یک استراتژی فناوری اطلاعات برای استفاده از کسب و کارهای کلی، آن است که با استراتژی کسب و کار همتراز شود. آن نکته اصلی، اهمیت فزاینده ای برای کسب و کار ها دارد، چرا که فناوری اطلاعات، نقش استراتژیک بیشتری نسبت به نقش اداری در سازمان های امروز به عهده دارد (آلاکوا و روسو، ۲۰۱۵؛ هندرسون و ونکاترمن، ۱۹۹۳). این امر توضیح می دهد که چرا پدیده همبستگی استراتژیک طی دو دهه گذشته، ده ها نگرانی برای مدیران کسب و کار و IT داشته است.
پیرلسون و سوندرز (۲۰۱۳) در مورد اهمیت مدیران عمومی برای تصمیم گیری در داخل سازمان های بین المللی بحث می کنند. همانطور که IS می تواند در حرکت، مبادله و نحوه پردازش اطلاعات نفوذ کند، به نظر می رسد که IS به یک محیط عملیاتی مناسب تر تبدیل می شود، بنابراین اگر نباشد، هیچ ارزش درک شده ای مشخص نخواهد شد. اهداف و مقاصد استراتژی کسب و کار باید توسط استراتژی IS پشتیبانی و تکمیل شوند (پیرلسون و ساندرس، ۲۰۱۳).
هندرسون و ونکاترامن (۱۹۹۳) همان استدلال را دارند؛ با توجه به عدم همترازی استراتژیک بین استراتژی IS و استراتژی کسب و کار، عدم توانایی در تحقق ارزش از سرمایه گذاری فناوری اطلاعات شایع خواهد شد. همانطور که همبستگی استراتژیک، یک رخداد نیست، اما فرآیند انطباق و تغییر مداوم در سازمانها، چندین سؤال را برای مدیران مطرح می کند. این سؤال ها با هدف پاسخ دادن به این موضوع است که IT، چه پیامدهایی در کسب و کار، تخصیص صلاحیت، نقش مدیران در استفاده از قابلیت های فناوری اطلاعات، سازماندهی وظایف IT و … دارد (هندرسون و ونکاترمن، ۱۹۹۳).
